آشپزخانه سنگر است
یک سنگر زنانه
سنگری که زن را پناه میشود.
آسمان دلش که بارانی میشود ظرفها را میشوید.
آرزوهایش را تکه تکه میکند و در فریزر میگذارد،
به بهانه پیازها اشک میریزد،
جانش که به جوش می آید، غصه هایش را دم میکند
تنهاییش را در غذا میریزد و وقتی خوب جا افتاد آن را در ظرف با فکرهایش دورچین میکند،
در آخر به همه آنها نگاه میکند، لبخند میزند، کمی عشق از دور دلش پیدا میکند و با آن دور تمام تنهایی و غصه هایش را میپوشاند.
زندگی انتها ندارد ...
کتری سوت پایان جنگ امروز را به صدا در می آورد و زن با خودش فکر میکند
آشپزخانه سنگر است ...
...